fun-patugh

تبليغات شما در اين محل

درباره وبلاگ

hi welcome to ur weblog Fun-patugh come for EXPANSE ur knowledge ans sometimes its sentens are LAUGHABLE so it will AMUSE you

موضوعات

تست هوش ها

مطالب انگلیسی

english jok

مطالب جالب و سرگرم کننده انگلیسی

آموزش زبان

تصاویر

تصاویر ماشین و موتور

تصاویر منظره و wallpaper

.....خوانندگان.....

تصاویر هنری و جالب

تصاویر طنز

ترفندها

یاهو مسنجر

علمی

مطالبی درباره ی بزرگان

سرگرمی

عکس های جالب و باورنکردنی

جوک و اس ام اس

مطالب جالب و خنده دار

پیامک

تبریک سال نو

خنده دار

سرکاری

موزیک

موزیک پاپ ایرانی

تیتراژ مجموعه ها

دانلود نرم افزار

نرم افزار های گرافیگی

آرشيو مطالب

فروردين 1391

اسفند 1390

نويسندگان

max

هوش سیاه

لطفا کلیک نکنید

پيغام مدير

به وبلاگ fun-patugh خوش آمديد ...
fun-patughمیکوشد تا دقایقی شما دوستان عزیز را سرگرم کند با مطالب جالب و شگفت انگیز خود .
اميد است از وبلاگ من حداكثر استفاده را بريد .
با تشكر مديرانfun-patugh.loxblog.com : fun-patugh

داستان انگلیسی همراه با ترجمه فارسی

داستان انگلیسی همراه با ترجمه فارسی

Playful Boy

پسر بازیگوش

Peter was eight and a half years old, and he went to a school near his house. He always went there and came home on foot, and he usually got back on time, but last Friday he came home from school late. His mother was in the kitchen, and she saw him and said to him, "Why are you late today, Peter ?

"My teacher was angry and sent me to the headmaster after our lessons," Peter answered .

?"To the headmaster?" his mother said. "Why did she send you to him''

''Because she asked a question in the class'' ; Peter said, "and none of the children gave her the answer except me."

His mother was angry. "But why did the teacher send you to the headmaster then? Why didn't she send all the other stupid children?" she asked Peter

''Because her question was, Who put glue on my chair?" Peter said .

پيتر هشت سال و نيمش بود و به يک مدرسه در نزديکي خونشون مي‌رفت. او هميشه پياده به آن جا مي‌رفت و بر مي‌گشت، و هميشه به موقع برمي‌گشت، اما جمعه‌ي قبل از مدرسه دير به خانه آمد. مادرش در آشپزخانه بود،‌ و وقتي او (پيتر) را ديد ازش پرسيد «پيتر، چرا امروز دير آمدي»؟

پيتر گفت: معلم عصباني بود و بعد از درس مرا به پيش مدير فرستاد.

مادرش گفت: پيش مدير؟ چرا تو را پيش او فرستاد؟

پيتر گفت: براي اينکه او در کلاس يک سوال پرسيد و هيچکس به غير از من به سوال او جواب نداد.

مادرش عصباني بود و از پيتر پرسيد: در آن صورت چرا تو را پيش مدير فرستاد؟ چرا بقيه‌ي بچه‌هاي احمق رو نفرستاد؟

پيتر گفت: براي اينکه سوالش اين بود «چه کسي روي صندلي من چسب گذاشته؟»

لطفا نظر بدهید

نويسنده : max دسته : <-PostCategory-> - 2 / 1برچسب:, بازديد :

Opposites

متضادها

outside / inside : بیرون , خارج / داخل , تو , درون

near / far : نزدیک / دور

easy / difficult : آسان / دشوار

good / bad : خوب / بد

cheap / expensive : ارزان / گران

big / small : بزرگ/ کوچک

tall / short : بلند / کوتاه

right / wrong : درست / غلط

light / heavy : سبک / سنگین

up / down : بالا / پایین

open / shat ( close ) : باز / بسته

old / young : پیر / جوان

old / new : کهنه / نو

fast / slow : تند / آهسته

full / empty : پر / خالی

free / occupied : آزاد / اشغال

early / late : زود / دیر

hot / cold : گرم / سرد

thick / thin : کلفت / نازک

fat / thin : چاق / لاغر

wide , broad / narrow : پهن / باریک

high / low : مرتفع / پست

shallow / deep : کم عمق / عمیق

clean / dirty : تمیز / کثیف

weak / strong : ضعیف / قوی

soft / hard : نرم / سخت

loud / quiet : صدای بلند / ساکت , خاموش

wet / dry : خیس / خشک

loose / tight : گشاد / تنگ

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 2 / 1برچسب:زبان, بازديد :

طولانی ترین کلمات انگلیسی

خب طولانی ترین کلمه ، کلمه زیر با 45 حرف می باشد ، تلفظش کنید
pneumonoultramicroscopicsilicovolcanoconiosis

این هم یک لیست از کلمات طولانی که از دیکشنری آکسفورد انتخاب شده
otorhinolaryngological
immunoelectrophoretically
psychophysicotherapeutics
thyroparathyroidectomized
pneumoencephalographically
radioimmunoelectrophoresis
psychoneuroendocrinological
hepaticocholangiogastrostomy
spectrophotofluorometrically
pseudopseudohypoparathyroidism

حالا یه سوال از شما ، طولانی ترین کلمه در زبان فارسی چیه ؟

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 1 / 1برچسب:انگلیسی, بازديد :

Success And Socrates

داستان انگلیسی همراه با ترجمه فارسی

Success And Socrates

A young man asked Socrates the secret of success. Socrates told the young man to meet him near the river the next morning. They met. Socrates asked the young man to walk with him into the river. When the water got up to their neck, Socrates took the young man by surprise and swiftly ducked him into the water.

The boy struggled to get out but Socrates was strong and kept him there until the boy started turning blue. Socrates pulled the boy’s head out of the water and the first thing the young man did was to gasp and take a deep breath of air.

Socrates asked him, "what did you want the most when you were there?" The boy replied, "Air". Socrates said, "That is the secret of success! When you want success as badly as you wanted the air, then you will get it!" There is no other secret.

ترجمه

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 28 / 12برچسب:, بازديد :

۲۰ اصطلاح مفید و پرکاربرد انگلیسی - Useful english Idioms ۲۰ اصطلاح مفید و پرکاربرد انگلیسی - Usefu

۲۰ اصطلاح مفید و پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی برای تقویت زبان انگلیسی

1. a piece of cake:

something very easy or simple to do

2. in hot water:

in trouble

3. be in two mind about (something):

to be unable to come to a decision about something

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 28 / 12برچسب:آموزش انگلیسی, بازديد :

Describing People

Describing People

توصیف اشخاص

1. Child-Children بچه - بچه ها

2. Baby/infant : نوزاد / کودک

3. Toddler : نوپا

4. Boy : پسر

5. Girl : دختر

6. Teenager : نوجوان

7. Adult بزگسال

8. Man-men : مرد - مردان

9. Woman-women : زن - زنان

10. Senior citizen/Elderly person : شهروند ارشد / شخص سالمند

Age سن

11. Young : جوان

12. Middle-aged : میان سال

13. Old/Elderly : پیر / مسن

Height قد

14. Tall : بلند قد

15. Average height : قد متوسط

16. Short : قد کوتاه

Weight وزن

17. Heavy : سنگین

18. Average weight : وزن متوسط

19. Thin/Slim : لاغر / قلمی

20. Pregnant : حامله

21. Physically challenged : معلول

22. Vision impaired : نابینا

23. Hearing impaired : ناشنوا

Describing Hair توصیف مو

24. Long : بلند

25. Shoulder length : روی شانه

26. Short : کوتاه

27. Straight : صاف

28. Wavy : مجعد

29. Curly : فرفری

30. Black : سیاه

31. Brown : قهوه ای

32. Blond : روشن - بور

33. Red : قرمز

34. Gray : خاکستری

35. Bald : طاس

36. Beard : ریش

37. Mustache : سبیل

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 24 / 12برچسب:, بازديد :

Food Preparation and Recipes

تهیه و دستور طبخ غذا

A: Can I help you? : می تونم کمکت کنم؟

B: Yes. Please cut up the vegetables. : بله. لطفا سبزی ها را خرد کن

A: what are you doing? : داری چکار می کنی؟

B: I'm slicing the bread. : دارم نان را برش می زنم

A: How long should I boil the potatoes? : باید چه مدت سیب زمینی ها را آب پز کنم؟

B: Boil the potatoes for ten minutes. : سیب زمینی ها را به مدت ده دقیقه آب پز کن

,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,

1. cut (up) : (خرد کردن (حلقه ای

2. chop (up) : (ریز کردن (نگینی

بقیه در ادامه ی مطلب

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 24 / 12برچسب:, بازديد :

داستان طنز جالب انگلیسی با معنی فارسی The Loan قرض

Two friends, Sam and Mike, were riding on a bus. Suddenly the bus stopped and bandits got on. The bandits began robbing the passengers. They were taking the passengers’ jewelry and watches. They were taking all their money, too. Sam opened his wallet and took out twenty dollars. He gave the twenty dollars to Mike. “Why are you giving me this money?” Mike asked. “Last week I didn’t have any money, and you loaned me twenty dollars, remember?” sam said. “Yes, I remember,” Mike said. “I’m paying you back,” Sam said.

معنی در ادامه ی مطلب

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 21 / 12برچسب:انگلیسی, بازديد :

Proverbs

بى خبرى , خوش خبرى

No news is Best news

شتر ديدى , نديدى

You see nothing, You hear nothing

عجله كار شيطان است

Haste is from the Devil

کاچى به از هيچى

Something is better than nothing

گذشتها گذشته

Let bygones be bygones

مستى و راستى

There is truth in wine

نوکه اومدبه بازار كهنه شد دل آزار

Out with the old,in with the new

هر فرازى را نشيبى است

High places have their precipices

نويسنده : دسته : <-PostCategory-> - 10 / 12برچسب:ضرب المثل انگليسي, بازديد :

fun-patugh's admins

نظر نظر

هر وقت خواستین با فان-پاتوق همکاری کنید عضو شیدو مطالب قشنگتونو واسمون بفرستید

.......ورود....

به علت آپلود نشدن تمامی فایل ها در اینتزنت اعم از فونت ها.فایل های فلش .نرم افزارو....آن ها را در فایل winrar فشرده کرده و آپلود میکنند اگر ندارید از فایل زیر دانلود کنید

حجم :1.43

نويسنده : max دسته : <-PostCategory-> - 7 / 12برچسب:ترفندها,تست هوش,jok,جوک,عکس, بازديد :

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

مطالب گذشته

هوش سیاه

english jock

NeW Music » Mohsen Yeganeh - Taghas

کلید های میانبر ویندوز7

borna

عکس های خنده دار1391

بدون شرح

بی معنی ترین خط عابر پیاده+عکس

ذخقدش

پر پیچ و تاب ترین خیابان دنیا

لينک دوستان

قالب سبز

ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان fun-patugh و آدرس fun-patugh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

##clock##

امكانات وبلاگ

ورود اعضا:


	نام :
	وب :
	پیام :
	2+2=:


(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


	آمار وب سایت:
	بازدید امروز : 4 بازدید دیروز : 1 بازدید هفته : 5 بازدید ماه : 310 بازدید کل : 97721 تعداد مطالب : 114 تعداد نظرات : 11 تعداد آنلاین : 1

طراح

صفحه نخست

با سلام بـــه وبـــلاگ تفريحــي fun-patugh خوش آمديد . هرگونه كپـــي برداري از مطالـب وبـــلاگ تنــها با ذكر منـــبع مجاز است .

تماس با ما

پروفايل

آرشيو

خوراک / Rss